جدول جو
جدول جو

معنی громко

громко
به طور لوسی، به صورت مجلّل، بلند، با صدای بلند، با جنجال، جهنده، محکم، مداوم
دیکشنری روسی به فارسی

واژه‌های مرتبط با громко

громкий

громкий
بُلَند، مُرتَفِع، با صِدایِ بُلَند، بالا، صِدا دار، فَریب دادَن، پُر صِدا و خُودخوٰاه، مُجَلَّل، پُر سَر و صِدا، وَحشیانِه
دیکشنری روسی به فارسی