جدول جو
جدول جو

معنی выбрасывать

выбрасывать
کنار گذاشتن، تعلیق کند، رها کردن، رد کردن، پراندن، تابش می کند، دور انداختن، دور انداخته شد
دیکشنری روسی به فارسی

واژه‌های مرتبط با выбрасывать