معنی восстанавливать восстанавливать بازیابی کردن، انتقال مجدّد، بازسازی کردن، بازگرداندن، دوباره به حالت قبل برگرداندن، بازگشت، تعمیر، ظهور مجدّد دیکشنری روسی به فارسی