ترجمه бросать به فارسی - دیکشنری روسی به فارسی
واژههای مرتبط با бросать
бросить
- бросить
- تَرک کَردَن، تَرک، رَها کَردَن، دور اَنداختَن، مَحبوس کَردَن، مَهار شُدِه
دیکشنری روسی به فارسی
хромать
- хромать
- لَنگ لَنگان، تِلو تِلو خُوردَن، لَنگ لَنگ زَدَن، لَنگی، لَنگ لَنگ حَرَکَت کَردَن
دیکشنری روسی به فارسی