جدول جو
جدول جو

معنی бороться

бороться
جستجو کردن، جستجو کنید، دست و پنجه نرم کردن، دست و پا چلفتی، کشتی گرفتن، کفرآمیز، مبارزه کردن، مبارزه با، مبارزه کن
دیکشنری روسی به فارسی