جدول جو
جدول جو

معنی безумно

безумно
دیوانه وار، در زمان وحشت، دیوانه، به طور دیوانه وار، شیدایی، جنون آمیز، مجنون
دیکشنری روسی به فارسی

واژه‌های مرتبط با безумно

розумно

розумно
بِه طُورِ هوشمَندانِه، بِه صورَتِ هیپنوتیزمی، با هوش، با اِحتیاط، زیرَکانِه، حیلِه گَرانِه، بِه طُورِ عاقِلانِه، کامِلاً، مَعقولانِه، مَعکوس، مَنطِقی
دیکشنری اوکراینی به فارسی

безумовно

безумовно
بِدونِ قِید و شَرط، بِدونِ کُمَک، بی قِید و شَرط، بی قِیمَت، مُطمَئِن، مُتِقاعِد شُدِه اَست
دیکشنری اوکراینی به فارسی