معنی vincular
vincular
پیوند دادن، مقیّد کردن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با vincular
Singular
Singular
بِی هَمتا، مُفرَد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Circular
Circular
دایِرِه ای
دیکشنری انگلیسی به فارسی
inculcar
inculcar
نَهادَن، تَلقین کُنَد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
singular
singular
بِی هَمتا، مُفرَد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
circular
circular
چَرخاندَن، دایِرِه ای، دُور زَدَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
circular
circular
دُور زَدَن، دایِرِه ای، چَرخاندَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
inculcar
inculcar
نَهادَن، تَلقین کُنَد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
singular
singular
بِی هَمتا، مُفرَد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
singular
singular
بِی هَمتا، مُفرَد
دیکشنری آلمانی به فارسی