معنی ver
ver
دیدن، ببینید
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با ver
ver
ver
تَماشا کَردَن، بِبینید، دیدَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
ver
ver
دور
دیکشنری هلندی به فارسی
mer
mer
دَریا
دیکشنری فرانسوی به فارسی
vert
vert
سَبز
دیکشنری فرانسوی به فارسی
ler
ler
خوٰاندَن، بَرایِ خوٰاندَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
vir
vir
آمَدَن، بیا
دیکشنری پرتغالی به فارسی
vero
vero
صَحیح، دُرُست اَست
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
vers
vers
تازِه
دیکشنری هلندی به فارسی
vier
vier
چَهار
دیکشنری هلندی به فارسی