معنی vadear
vadear
عبور کردن از رودخانه، موقعیّتی، در آب قدم گذاشتن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با vadear
vadear
vadear
دَر آب قَدَم گُذاشتَن، عُبور کَردَن اَز رودخانِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
jadear
jadear
آه کِشیدَن، نَفَس کِشیدَن، نَفَس نَفَس زَدَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
patear
patear
پایین زَدَن، لَگَد زَدَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
pasear
pasear
دُور زَدَن، گَشت و گُذار
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
ondear
ondear
پَرچَم زَدَن، مُوج، غُرِّش کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
fasear
fasear
مَرحَلِه بَندی کَردَن، فاز
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
batear
batear
تِنیس زَدَن، خُفّاش، زَدَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
vapeur
vapeur
بُخار
دیکشنری فرانسوی به فارسی
valeur
valeur
اَرزِشمَندی، اَرزِش
دیکشنری فرانسوی به فارسی