معنی torridamente
torridamente
به طور سوزان، با عصبانیّت
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با torridamente
torridamente
torridamente
بِه طُورِ سوزان، عَذاب آوَر
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
torridamente
torridamente
بِه طُورِ سوزان، بِه طَرزِ وَحشَتناکی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
torcidamente
torcidamente
کَج و مَعوَج، کَج
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
sordidamente
sordidamente
پَست، بَدجوری
دیکشنری اسپانیایی به فارسی