معنی submeter
submeter
ارسال کردن، ارسال کنید
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با submeter
submerger
submerger
غوطِه وَر کَردَن، غَرق کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
subverter
subverter
تَضعیف کَردَن، واژگون کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
someter
someter
تَسلِیم کَردَن، اِرسال کُنید، مَجبور کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی