معنی solucionar
solucionar
عیب یابی کردن، حلّ کند
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با solucionar
solucionar
solucionar
عِیب یابی کَردَن، حَلّ کُنَد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
evolucionar
evolucionar
تَکَامُل یافتَن، تَکَامُل یابَد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
selecionar
selecionar
اِنتِخاب کَردَن، اِنتِخاب کُنید
دیکشنری پرتغالی به فارسی