معنی soluçar
soluçar
گریه کردن، هق هق
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با soluçar
saludar
saludar
اَدایِ اِحتِرام کَردَن، سَلام کَردَن، سَلام دادَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
solução
solução
راهِ حَلّ
دیکشنری پرتغالی به فارسی
soltar
soltar
اَنداختَن، رَها کَردَن، بی اِختیار گُفتَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
soldar
soldar
لَحیم کَردَن، جوش
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
soldar
soldar
لَحیم کَردَن، جوش
دیکشنری پرتغالی به فارسی
soluma
soluma
اِستِنشاق، نَفَس کِشیدَن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
solar
solar
خُورشیدی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
solar
solar
خُورشیدی، دیزِل
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
solar
solar
خُورشیدی
دیکشنری پرتغالی به فارسی