معنی soletrar
soletrar
هجّی کردن، طلسم
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با soletrar
soletrador
soletrador
هِجّی کُنَندِه، اِملا
دیکشنری پرتغالی به فارسی
tolerar
tolerar
تَحَمُّل کَردَن، تَحَمُّل کُنَد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
coletar
coletar
جَمع آوَری کَردَن، جَمع آوَری کُنید
دیکشنری پرتغالی به فارسی
tolerar
tolerar
تَحَمُّل کَردَن، تَحَمُّل کُنَد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
soltar
soltar
اَنداختَن، رَها کَردَن، بی اِختیار گُفتَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی