معنی rigidamente
rigidamente
با خشکی، سخت، چوبی وار
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با rigidamente
rigidamente
rigidamente
با جِدِّیَّت یا رَسمی، سَخت، با خُشکی، چوبی وار
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
rígidamente
rígidamente
با خُشکی، سَخت، چوبی وار
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
ripidamente
ripidamente
بِه طُورِ تُند، بِه شِدَّت
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
rápidamente
rápidamente
بِه طُورِ سَریع، بِه سُرعَت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
vividamente
vividamente
بِه طُورِ واضِح، بِه وُضوح
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
rapidamente
rapidamente
بِه طُورِ تُند، بِه سُرعَت، بِه طُورِ سَریع
دیکشنری پرتغالی به فارسی
vividamente
vividamente
بِه طُورِ واضِح، بِه وُضوح
دیکشنری پرتغالی به فارسی
rapidamente
rapidamente
بِه طُورِ تُند، بِه سُرعَت، بِه طُورِ سَریع
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ruvidamente
ruvidamente
بِه صورَتِ خَشِن، تَقریباً، زِبَر
دیکشنری ایتالیایی به فارسی