معنی retrair
retrair
بازپس کشیدن، پس گرفتن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با retrair
retraité
retraité
بازنِشَستِه، بازنِشَستِگی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
retraite
retraite
بازنِشَستِگی، عَقَب نِشینی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
retracer
retracer
دُوبارِه دُنبال کَردَن، رَدیابی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
retenir
retenir
بازداشت کَردَن، حِفظ کُنَد، مَحدود کَردَن، نِگَه داشتَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
retratar
retratar
تَصوِیر کِشیدَن، بِه تَصوِیر کِشیدَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
retrasar
retrasar
تَعویق اَنداختَن، تَأخیر، عَقَب اُفتادَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
retirar
retirar
پَس گِرفتَن، بَرداشتَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
extrair
extrair
اِستِخراج کَردَن، اِستِخراج کُنید، مَعدَن اِستِخراج کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
retrato
retrato
تَصوِیرسازی، پُرترِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی