معنی replicação
replicação
تکثیر، همانند سازی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با replicação
reaplicação
reaplicação
دُوبارِه دَرخوٰاست، اِستِفادِه مُجَدَّد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
explicação
explicação
تَوضِیح
دیکشنری پرتغالی به فارسی
realocação
realocação
بازتَخصیص، جابِجایی، اِستِقرار مُجَدَّد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
realização
realização
دَستاوَرد، تَحَقُّق، دَستیابی، دَرک
دیکشنری پرتغالی به فارسی
republicação
republicação
اِنتِشار مُجَدَّد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
duplicação
duplicação
تِکرَار، تِکرَاری
دیکشنری پرتغالی به فارسی
implicação
implicação
مَشروطیَّت، دِلالَت، اِشارِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
triplicação
triplicação
سِه گانِه سازی، سِه بَرابَر شُدَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
aplicação
aplicação
دَرخوٰاست، کاربُرد
دیکشنری پرتغالی به فارسی