معنی repetição
repetição
تکرار
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با repetição
reputação
reputação
شُهرَت
دیکشنری پرتغالی به فارسی
repartição
repartição
تَخصِیص، خَرابی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
repetido
repetido
تِکرَاری، تِکرَار کَرد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
rejeição
rejeição
رَد، رَد کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
repetido
repetido
تِکرَاری، تِکرَار کَرد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
petição
petição
دَرخوٰاست، دادخواست
دیکشنری پرتغالی به فارسی