معنی reparado
reparado
مرمّت شده، تعمیر شده است
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با reparado
reparado
reparado
مَرِمَّت شُدِه، تَعمیر شُدِه اَست
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
preparado
preparado
آمادِه، آمادِه شُدِه اَست
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
separado
separado
جُدا، جُدا کَردَن، جُدا شُدِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
preparado
preparado
آمادِه، آمادِه شُدِه اَست
دیکشنری پرتغالی به فارسی
separado
separado
جُدا شُدِه، جُدا کَردَن، جُدا
دیکشنری پرتغالی به فارسی
relajado
relajado
آرامِش بَخش، آرام
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
reputado
reputado
مَعروف، شُهرَت دارَد، مُعتَبَر
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
reportado
reportado
گُزارِش شُدِه، گُزارِش شُدِه اَست
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
separador
separador
جُداکُنَندِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی