معنی reparação
reparação
جبران، تعمیر
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با reparação
preparação
preparação
آمادِگی، آمادِه سازی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
separação
separação
جُدا بودَن، جُدایی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
reaparição
reaparição
بازگَشت، ظُهور مُجَدَّد، تِکرَار
دیکشنری پرتغالی به فارسی
respiração
respiração
تَنَفُّس، نَفَس کِشیدَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
reputação
reputação
شُهرَت
دیکشنری پرتغالی به فارسی
repartição
repartição
تَخصِیص، خَرابی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
reparado
reparado
مَرِمَّت شُدِه، تَعمیر شُدِه اَست
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
refração
refração
اِنکِسار
دیکشنری پرتغالی به فارسی
reparado
reparado
مَرِمَّت شُدِه، تَعمیر شُدِه اَست
دیکشنری پرتغالی به فارسی