معنی rendado
rendado
توری مانند، توری
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با rendado
vendado
vendado
بانداژ شُدِه، باندپیچی شُدِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
dentado
dentado
دَندان دار، دَندانِه دار، دارایِ دَندان
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
arrendado
arrendado
اِجارِه شُدِه، اِجارِه شُدِه اَست
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
remendado
remendado
وَصلِه خُوردِه، وَصلِه شُدِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
renovado
renovado
بازسازی شُدِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
tentado
tentado
وَسوَسِه شُدِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
trenzado
trenzado
بافتِه شُدِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
dentado
dentado
دَندان دار، دَندانِه دار، دارایِ دَندان
دیکشنری پرتغالی به فارسی
renovado
renovado
بازسازی شُدِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی