معنی relutante
relutante
بیزار بودن، بی میل، مردّد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با relutante
rebotante
rebotante
پَرِش زا، فَنَری
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
relevante
relevante
مَربوط، مَربوطِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
relajante
relajante
آرامِش بَخش
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
relaxante
relaxante
آرامِش بَخش
دیکشنری پرتغالی به فارسی
relevante
relevante
مَربوط، مَربوطِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
riluttante
riluttante
مُرَدَّد، بی مِیل
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
restante
restante
باقی، باقی ماندِه اَست
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
reptante
reptante
خَزَندِه، خَزیدَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
restante
restante
باقی، باقی ماندِه اَست
دیکشنری پرتغالی به فارسی