معنی reconstituir
reconstituir
بازسازی کردن، بازسازی کند
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با reconstituir
reconstituir
reconstituir
بازسازی کَردَن، بازسازی کُنَد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
reconstituer
reconstituer
بازسازی کَردَن، بازسازی کُنَد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
reconstruir
reconstruir
بازسازی کَردَن، بازسازی کُنید
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
reconstruir
reconstruir
بازسازی کَردَن، بازسازی کُنید
دیکشنری پرتغالی به فارسی
constituir
constituir
تَشکِیل دادَن، آرایِش کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
constituir
constituir
تَشکِیل دادَن، تَشکیل می دَهَند
دیکشنری پرتغالی به فارسی