معنی rastejar
rastejar
زحمت کشیدن، خزیدن، حالت خزیدن پیدا کردن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با rastejar
rastelar
rastelar
جَمع آوَری کَردَن، چَنگَک زَدَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
rastrear
rastrear
جُستُجو کَردَن، مَسیر، رَدیابی کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
rastrear
rastrear
رَدیابی کَردَن، مَسیر، پِیگیری کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی