معنی ranhoso
ranhoso
بینی گرفته، پوزه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با ranhoso
rançoso
rançoso
تُرش، فاسِد، کُهنِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
fangoso
fangoso
گِل آلود
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
rasposo
rasposo
خَراش دار، ریگ دار، کُهنِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
rabioso
rabioso
خَشمگین، هار
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
canhoto
canhoto
چَپ دَست
دیکشنری پرتغالی به فارسی
raivoso
raivoso
خَشمگین، عَصَبانی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
rochoso
rochoso
سَنگلاخی، سَنگی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
dannoso
dannoso
آسیب رِسان، مُضِرّ، آسیب زا، زیان آوَر
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
fangoso
fangoso
گِل آلود
دیکشنری ایتالیایی به فارسی