معنی quebrado
quebrado
خراب، شکسته
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با quebrado
quebradizo
quebradizo
ریز، شِکَنَندِه، قابِلِ شِکَستَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
quebradiço
quebradiço
قابِلِ شِکَستَن، شِکَنَندِه، ریز
دیکشنری پرتغالی به فارسی
quadrado
quadrado
مُرَبَّع
دیکشنری پرتغالی به فارسی
quebrar
quebrar
وَرشِکَست کَردَن، شِکَستَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
querido
querido
عَزیز، عَزیزَم
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
querido
querido
عَزیز
دیکشنری پرتغالی به فارسی
quebrar
quebrar
شِکَستَن، بَرایِ شِکَستَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی