معنی quatro
quatro
چهار
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با quatro
quatre
quatre
چَهار
دیکشنری فرانسوی به فارسی
cuatro
cuatro
چَهار
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
quarto
quarto
چَهارُم، اُتاق، چَهارُمین
دیکشنری پرتغالی به فارسی
quattro
quattro
چَهار
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
quarto
quarto
چَهارُمین، چَهارُم
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Äquator
Äquator
اِستِوا
دیکشنری آلمانی به فارسی
cuarto
cuarto
چَهارُم، اُتاق، چَهارُمین
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
lustro
lustro
دِرَخشَندِگی، دِرَخشیدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Equator
Equator
اِستِوا
دیکشنری انگلیسی به فارسی