معنی qualificar
qualificar
مستقیم کردن، واجد شرایط بودن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با qualificar
qualificare
qualificare
مُستَقیم کَردَن، واجِد شَرایِط بودَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
qualifica
qualifica
صَلاحیَّت
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
squalificare
squalificare
مَحروم کَردَن، رَد صَلاحیَّت
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
squalifica
squalifica
رَد صَلاحیَّت
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
quantificar
quantificar
مِقدار سَنجی کَردَن، کَمّیَّت کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
qualificado
qualificado
صَلاحیَّت دار، واجِدِ شَرایِط
دیکشنری پرتغالی به فارسی
qualificato
qualificato
صَلاحیَّت دار، واجِدِ شَرایِط
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
qualifier
qualifier
مُستَقیم کَردَن، واجِد شَرایِط بودَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
calificar
calificar
اَرزیابی کَردَن، واجِد شَرایِط بودَن، مُستَقیم کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی