معنی pulsar
pulsar
تپش داشتن، ضربان دار
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با pulsar
pulsar
pulsar
دُکمِه زَدَن، را فِشار دَهید
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
pulsare
pulsare
تَپِش داشتَن، ضَرَبان دار
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
pular
pular
پَریدَن، بَرایِ پَریدَن، پَرِش کَردَن، رَد کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
pelear
pelear
جَنگیدَن، مُبارِزِه کُن، دَعوایِ لَفظی کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
pausar
pausar
تَوَقُّف کَردَن، مَکث
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
pensar
pensar
فِکر کَردَن، فِکر کُن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
vulgar
vulgar
بی اَدَب، مُبتَذَل
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
expulsar
expulsar
بَرکِنار کَردَن، اِخراج کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
purgar
purgar
پاکسازی کَردَن، پاکسازی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی