معنی proximamente
proximamente
به طور نزدیک، به زودی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با proximamente
proximamente
proximamente
بِه طُورِ نَزدیک، بِه زودی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
prolijamente
prolijamente
پُرحَرفانِه، مُنَظَّمی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
prossimamente
prossimamente
بِه طُورِ نَزدیک، بِه زودی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی