معنی prolixo
prolixo
پرگویی، دراز کشیده
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با prolixo
prolisso
prolisso
پُرگویی، پُر حَرف
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
propio
propio
خُود
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
polido
polido
صاف، جَلا دادِه شُدِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی