معنی presença
presença
حضور
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با presença
presenza
presenza
حُضور
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
presente
presente
حال، حاضِر
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
presentar
presentar
اِرائِه دادَن، مُعَرِّفی کُنید
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
presencia
presencia
حُضور
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
presente
presente
حال، حاضِر
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
pertença
pertença
اِحساس تَعَلُّق، مُتِعَلِّق
دیکشنری پرتغالی به فارسی
presente
presente
حاضِر، هَدیه، حال
دیکشنری پرتغالی به فارسی