معنی precipitar
precipitar
شتاب کردن، رسوب می کند
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با precipitar
precipitar
precipitar
شِتاب کَردَن، رُسوب می کُنَد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
precipitare
precipitare
شِتاب کَردَن، سُقوط
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
precipitador
precipitador
رُسوب ساز، رُسوب دَهَندِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
precipitado
precipitado
شیب دار، رُسوب می کُنَد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
précipiter
précipiter
شِتاب کَردَن، رُسوب می کُنَد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
precipitador
precipitador
رُسوب ساز، رُسوب دَهَندِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
precificar
precificar
قِیمَت گُذاشتَن، قِیمَت
دیکشنری پرتغالی به فارسی