معنی poluir
poluir
آلودگی ایجاد کردن، آلوده کردن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با poluir
polir
polir
صاف و بَرّاق کَردَن، جَلا دادَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
polir
polir
صاف و بَرّاق کَردَن، جَلا دادَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
diluir
diluir
رَقیق کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
polluer
polluer
آلودِگی ایجاد کَردَن، آلودِه کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
evoluir
evoluir
تَکَامُل یافتَن، بَرایِ تَکَامُل
دیکشنری پرتغالی به فارسی
possuir
possuir
مالِک بودَن، دَر اِختیار داشتَن، دارا بودَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
poluidor
poluidor
آلودِه کُنَندِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
polusi
polusi
آلودِگی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
diluir
diluir
رَقیق کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی