معنی polir
polir
صاف و برّاق کردن، جلا دادن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با polir
polir
polir
صاف و بَرّاق کَردَن، جَلا دادَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
pulir
pulir
صاف و بَرّاق کَردَن، جَلا دادَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
poluir
poluir
آلودِگی ایجاد کَردَن، آلودِه کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
poli
poli
صاف، مُؤَدَّب، مُحتَرَم
دیکشنری فرانسوی به فارسی