معنی petição
petição
درخوٰاست، دادخواست
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با petição
medição
medição
اَندازِه گیری
دیکشنری پرتغالی به فارسی
posição
posição
مُوقِعِیَت
دیکشنری پرتغالی به فارسی
perdição
perdição
هَلاکَت، نابودی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
punição
punição
مُجازات
دیکشنری پرتغالی به فارسی
sedição
sedição
اِغتِشاش، فِتنِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
retidão
retidão
دُرُستی، عِدالَت، راستی، راست کِرداری
دیکشنری پرتغالی به فارسی
repetição
repetição
تِکرَار
دیکشنری پرتغالی به فارسی
partição
partição
تَقسیم بَندی، پَارتِیشِن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
edição
edição
ویرایِش، نُسخِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی