معنی ostentar
ostentar
به رخ کشیدن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با ostentar
ostentare
ostentare
بِه رُخ کِشیدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
patentar
patentar
اِختِراع ثَبت کَردَن، ثَبت اِختِراع
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
orientar
orientar
جَهَت دادَن، راهنَمای
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
contentar
contentar
راضی بودَن، لُطفاً
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
intentar
intentar
تَلاش کَردَن، تَلاش، سَعی کَردن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
contentar
contentar
راضی بودَن، مُحتَوا
دیکشنری پرتغالی به فارسی
orientar
orientar
راهنَمایی کَردَن، راهنَمای، جَهَت دادَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
sustentar
sustentar
حِمایَت کَردَن، پُشتیبانی می کُنَد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
ostentato
ostentato
مُتِکَبِّرانِه، خودنَمایی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی