معنی oscilante
oscilante
لرزش، در حال نوسان، لرزان
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با oscilante
oscilante
oscilante
لَرزِش، دَر حالِ نَوَسَان
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
oscillante
oscillante
چَرخان، دَر حالِ نَوَسَان، لَرزِش
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
vacilante
vacilante
دَمدَمی، مُرَدَّد، لَرزان
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
vacilante
vacilante
لَرزان، مُتِزَلزِل، دَمدَمی
دیکشنری پرتغالی به فارسی