معنی operativamente
operativamente
به طور عملیّاتی، به صورت عملی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با operativamente
operativamente
operativamente
بِه طُورِ عَمَلیّاتی، بِه صورَتِ عَمَلیّاتی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
operativamente
operativamente
بِه طُورِ عَمَلیّاتی، بِه صورَتِ عَمَلیّاتی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
operaticamente
operaticamente
اُپِرایانِه، بِه صورَتِ عَمَلیّاتی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
operáticamente
operáticamente
اُپِرایانِه، بِه صورَتِ عَمَلیّاتی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
cooperativamente
cooperativamente
بِه طُورِ تَعاوُنی، بِه صورَتِ تَعاوُنی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
cooperativamente
cooperativamente
بِه طُورِ تَعاوُنی، بِه صورَتِ تَعاوُنی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
cooperativamente
cooperativamente
بِه طُورِ تَعاوُنی، بِه صورَتِ تَعاوُنی
دیکشنری پرتغالی به فارسی