معنی olhar
olhar
چشم دوختن، نگاه کردن، نگاه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با olhar
molhar
molhar
غوطه وَر شُدَن، مَرطوب
دیکشنری پرتغالی به فارسی