معنی obrigar
obrigar
وادار کردن، موظّف کردن، مجبور کردن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با obrigar
obligar
obligar
مَجبور کَردَن، زور، وادار کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
abrigar
abrigar
پوشاندَن، پَناهگاه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
abrigar
abrigar
پَناه دادَن، پَناهگاه، خانِه داشتَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
brigar
brigar
دَعوایِ لَفظی کَردَن، بَرایِ مُبارِزِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
obliger
obliger
مَجبور کَردَن، مُوَظَّف کَردَن، وادار کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
obrigado
obrigado
تَشَکُّر، با تَشَکُّر
دیکشنری پرتغالی به فارسی