معنی nublado
nublado
مه آلود، ابری
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با nublado
nublado
nublado
اَبری
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
hablado
hablado
گُفتِه شُدِه، صُحبَت کَرد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
doblado
doblado
تَخت شُدِه، خَم شُدِه، خَمیدِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
jubilado
jubilado
بازنِشَستِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
nublar
nublar
اَبری کَردَن، اَبر
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
nublar
nublar
اَبری کَردَن، اَبر
دیکشنری پرتغالی به فارسی