معنی neutralização
neutralização
خنثی سازی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با neutralização
centralização
centralização
تَمَرکُززُدایی، تَمَرکُز
دیکشنری پرتغالی به فارسی
naturalização
naturalização
تابِعیَّت پَذیری، تابِعیَّت
دیکشنری پرتغالی به فارسی