معنی mutação
mutação
جهش
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با mutação
amputação
amputação
قَطع عُضو
دیکشنری پرتغالی به فارسی
estação
estação
ایستگاه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
rotação
rotação
چَرخِش
دیکشنری پرتغالی به فارسی
citação
citação
اِستِشهاد، نَقلِ قُول
دیکشنری پرتغالی به فارسی
comutação
comutação
جابِجایی، سوئیچینگ
دیکشنری پرتغالی به فارسی
duração
duração
مُدَّت
دیکشنری پرتغالی به فارسی
emulação
emulação
شَبیه سازی، تَقلِید
دیکشنری پرتغالی به فارسی
imitação
imitação
تَقلِید
دیکشنری پرتغالی به فارسی
mutilação
mutilação
قَطع عُضو، مُثلِه کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی