معنی monitorar
monitorar
نظارت کردن، نظارت کنید
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با monitorar
monitorear
monitorear
نَظارَت کَردَن، نَظارَت کُنید
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
monitorare
monitorare
نَظارَت کَردَن، نَظارَت کُنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
monitoren
monitoren
نَظارَت کَردَن، مانیتُورها
دیکشنری هلندی به فارسی