معنی mexer
mexer
هم زدن، مخلوط کردن، حرکت دادن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با mexer
mener
mener
رَهبَری کَردَن، اَنجام دَهَد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
meter
meter
دَر هَم پیچیدَن، قَرار دادَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
meter
meter
دَر هَم پیچیدَن، مِتر
دیکشنری پرتغالی به فارسی
meer
meer
بیشتَرِ
دیکشنری هلندی به فارسی