معنی litigante
litigante
طرف دعوی، طرف دعوا، مدّعی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با litigante
litigante
litigante
طَرَفِ دَعوی، طَرَف دَعوا، مُدَّعی، وَکیل دادگُستَری
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
litigante
litigante
مُدَّعی، طَرَف دَعوا
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
litigare
litigare
پُر دَعوی، بَحث کُنید، دَعوایِ لَفظی کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Litigate
Litigate
دَعوی کَردَن، دادخوٰاهی کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Litigant
Litigant
مُدَّعی، طَرَف دَعوا
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Mitigate
Mitigate
کاهِش دادَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی