معنی lascivo
lascivo
شهوانی، فحشا، هوس ران، محروم اخلاق
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با lascivo
lascivo
lascivo
چِشم چَران، فَحشا، شَهَوانی، مَحروم اَخلاق
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
lascivo
lascivo
شَهَوانی، فَحشا، مَحروم اَخلاق
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
lascivia
lascivia
شَهوَت پَرَستی، شَهوَت، شَهوَت رانی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
passivo
passivo
مُنفَعِل
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
fascino
fascino
جاذِبِه، جَذّابِیَت
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
passivo
passivo
مُنفَعِل
دیکشنری پرتغالی به فارسی
nascido
nascido
مُتِوَلِّد، مُتِوَلِّد شُد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
lascivia
lascivia
شَهوَت پَرَستی، هَوَسباز
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
pasivo
pasivo
مُنفَعِل
دیکشنری اسپانیایی به فارسی