معنی lamentar lamentar اندوهگین بودن، پشیمانی، اندوهگین شدن، گریه کردن، افسرده بودن، پشیمان بودن، زاری کردن دیکشنری پرتغالی به فارسی
lamentare lamentare اَندوهگین بودَن، شِکایَت کَردَن، زاری کَردَن، گِریِه کَردَن دیکشنری ایتالیایی به فارسی
aumentar aumentar اَفزایِش دادَن، اَفزایِش دَهَد، جوش و خُروش پِیدا کَردَن دیکشنری اسپانیایی به فارسی