معنی jurado
jurado
هیئت منصفه، قسم خورده
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با jurado
jurado
jurado
هِیئَتِ مُنصِفِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
morado
morado
سیاه و آبی، بَنَفش
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
jurang
jurang
گودال عَمیق، دَرِّه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
dorado
dorado
طَلایی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
jugador
jugador
بازیکُن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
tirado
tirado
دور ریختِه شُدِه، پَرتاب شُدِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
varado
varado
گِرِفتار، سَرگَردان
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
curvado
curvado
دارایِ اِنحِنا، خَم شُدِه، مُنحَنی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
curador
curador
نِگارخانِه دار، مُتِصَدِّی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی